او از همسر محبوب ازبک می پرسد که می تواند رابطه جنسی داشته باشد داستان س ضربدری ، انگشت خود را در بیدمشک می کشد و به مهبل (واژن) نفوذ می کند
این زن ازبکی روی تخت دراز کشیده بود و عصاره های کتاب را می خواند ، در حالی که در حال تمیز کردن بود و در زیر مبل پیدا شده بود ، جالب بود که او درباره چه چیزی صحبت می کند ، بنابراین دراز کشید و شروع به نگاه به چشمانش کرد. پس از آن ، معشوق بلند شد و یک متجاوز سعی کرد با انگشت خود به گربه او نفوذ کند ، اما او بر روی شلوار محکم استراحت می کرد و با نگاهی گدا به شدت به چشمان او نگاه می کرد ، التماس می کرد که شورت خود را برآید و به او اجازه دهد از بوی مهبل (واژن) که داستان س ضربدری مدت طولانی بدن او را خسته نکرده بود ، لذت ببرد. خوب ، برای گفتن ، او تکه های صفحات را روی زمین گذاشت ، پاهای او پهن شد و ناخن هایی را بر روی شلوارهای محکم او باز کرد ، آه ، چگونه آنها را باز کردند ، مرد خوشحال فریاد زد که در نهایت اجازه می دهد تا روی بدن نفوذ کند. بله ، نه خیلی سریع ، زن جوان فریاد زد ، اول باید چه کار کنم؟ درست است ، من کلاه خود را با دهان مرطوب خودم جلا می دهم و فقط وقتی خیس می شوم ، می توانم آن را روی من بگذارم ، اگر همه چیز را درک کنم ، می توانید شروع کنید.