یک خروس جلوی دامادش افتاد و داستان سكس ضربدري زنم او به بزاق گیر افتاده او نگاه می کرد
داماد او قبلاً به عنوان طبیعت گرای هنرپیشه های بزرگتر کار می کرد ، گاهی اوقات در خانه داستان سكس ضربدري زنم کار می کرد و مادر شوهرش وقتی که با خانواده ای برجسته روی مبل نشسته بود ، دوباره و دوباره او را جاسوسی می کرد. اما امروز ، او چیزی را دید که خیال او را برانگیخته است ، یک غریبه در حالی که هیچ کس در خانه نبود ، خروس را مکید و خروس را مکید ، و مایل بود طعم گوشت خود را نیز بچشد.