اولسیا در ضربدری سک سینه خود پنجه می کند و به دوست خوب می دهد تا یک خروس را مک کند و به او کمک می کند تا برای این جابجایی آماده شود
اولسیا در خانه درس می خواند و در حال آماده شدن برای آزمون بود ، با یکی از ضربدری سک دوستان تماس گرفت و درخواست کمک کرد. او اوایل وارد تاکسی شد و هنگام دیکته کردن با هم شروع به ورزش کرد و هنگامی که احساس خستگی کردند ، پیشنهاد کرد که ماساژ دهید. اما در پایان گفته می شود که دستانش به طور اتفاقی از شانه ها به سینه های خود رسیده است. کمی صبر کردم ، بدون عکس العمل ، بله! او فكر كرد و شروع كرد به احساس خربزه هاي نرم او ، بنابراين گودال را بيرون كشيد و آن را درون گلو فرو برد. او آن را خورد و پاهای خود را پهن کرد تا اینکه شکاف را پاک کرد ، سپس جنس عاطفی از بین رفت.