او دوربین را در دستان خود داستانسکس ضربدری گرفت ، به بلوند جوان دستور داد که برهنه و برهنه رقصند و گربه او جلوی او چرخید
دایی اوایل صبح امروز به خواهرزاده خود که برای گذراندن آخر هفته نزد او در شهر آمده بود ، وارد شد تا درباره بسیاری از پذیرش در دانشگاه اطلاعات کسب کند. اما صبح ، او از خواب بیدار شد که منتظر تعجب بود و داستانسکس ضربدری با یک عضو برهنه ایستاده در نزدیکی او ، که یک خویشاوند مطلق نزدیک به او بود ، به دوربین برهنه خود زد. روی یادداشت رهبری ، اما با روشی بازیگوش ، دستور داد شلوار خود را برداشته و گربه خود را جلوی خود تکان دهید.