لاریسا ، حومه مسکو ، با یک داستان سكس ضربدري زنم سرطان فسیلی آذری در تختخوابی در خانه مادربزرگ خود قرار دارد
لاریسا جوان با مرد جوانی با دو گوش آذربایجان آشنا شد و آنها هم اکنون با او در روستای داستان سكس ضربدري زنم مادربزرگ خود زندگی می کنند که دو سال پیش درگذشت و دختر یک خانه بزرگ را به ارث برد. بنابراین جشن می گیرند ، آنها در طبقه دوم در تخت بزرگ جایی که او هنگام خواب تابستان به مادربزرگش می خوابید ، جمع می شوند. این مرد بسیار خوش شانس بود ، زیرا زیبایی یک عمارت بزرگ و شهروندی در طی یک ماه به دست می آمد ، فقط برای ترغیب او به ازدواج ، و زندگی مانند کارهای ساعت ادامه می یابد. شما می توانید بسیاری از نقاط را در بازار باز کنید ، آهسته هندوانه را با هندوانه و تجارت بیاورید ، در روسیه به عنوان سلطان زندگی کنید و عصرانه با زن جوان رابطه جنسی برقرار کنید که نزدیک به وارثان به دنیا می آید ، سپس از همسر دوم خود مراقبت می کند ، اما رابطه خود را رسمی نمی کند ، زیرا تعدد زوجات ممنوع است. در کشور ما.