او انگشتان خود را به لانه مویی فشار داد و خرده های موجود کس ضربدری در جبهه دوم را مکید
از پناهگاه ، کودک موافقت کرد که یک شب با دوست خود که از ناامیدی خطرناک که میهمان در معرض آن قرار گرفته بود ، بماند و با او در تماس باشد. صبح روز بعد ، قبل از بیدار شدن ، دختر دیروز و غریبه ای با یک پول کوچک در دست او در کنار او نشسته بودند. او برای بدست آوردن پول اضافی در نیم ساعت ، پیشنهاد غیرمعمول ارائه داد و کس ضربدری آن را پذیرفت.