یک معلم بالغ که با یک کودک در یک درس خصوصی شرکت می کند و دست داستانسکس ضربدری خود را زیر دامن خود احساس می کرد
در طول تعطیلات تابستانی ، معلم پسر را برای پذیرش در انستیتو آماده می کرد و آنقدر در خیابان گرم بود که زن تصمیم گرفت لباس زیر خود را نپوشد ، اما هیچ وقت فکر نمی کرد که پوسیده آن را از طریق لباس تنگ خود فاش کند. او هنگام خواندن کتاب ، به جای نوشتن ، دست خود را زیر لباس گذاشت و سر خود را کمی برای پیاز پیوند گره زد ، شرمنده شد و نمی داند چگونه واکنش نشان دهد ، موجی از داستانسکس ضربدری هیجان بدن او را فرا گرفت.