در یک بیمارستان کلیسایی ضربدری سکس ، راهبه ای با عینک مرد فلج را استمناء می کند و می خورد ، و مرگ را در دهان خود رها می کند.
راهبه برای دیدن بیمار فلج شده و در پایان مشخص شد که بیماری وی ساختگی بوده است. و آنها این را فهمیدند ، پس از اینکه زن خدا به درستی مکید و خودارضایی کرد. سپس آن مرد ناگهانی مدتهاست از داستانهای دوستان خود در مورد این مکان خبر می داد و با او رفتار می کرد که گویی نوعی الهیت است. در ضربدری سکس حقیقت ، فقط راهبه ها گرسنه بودند و برخی از آنها رابطه جنسی نداشتند ، و در اینجا فردی مرد است که نمی تواند مقاومت کند.