صبح به نزد برادرم رفتم و قیچی زیر ضربدری فامیلی پتو مکیده هنگام خواب بود
یک خواهر کوچک برای گرفتن هدفون از بازیکن ، به اتاق برادرش رفت و او یک رنسانس صبحگاهی داشت ، تپه بزرگی که از زیر پوشش ها بیرون می آمد. او بی سر و صدا روی تختخواب خود صعود کرد و پتو را به طرف آن فشار داد. یک اندام جامد مانند یک تکه گوشت یخ زده افتاد ، اما برعکس ، بسیار گرم بود. او شروع کرد به آرامی مکیدن ، مکیدن ، و از ترس از توجه به سمت چپ ، اما پسر از ضربدری فامیلی خواب بیدار شد ، و ظاهر نمی شود.