او لباس زیرش را برداشت و بیدمشک خواهرش را لمس کرد ، از ترس پدر و مادرش به کلیپسکس ضربدری عقب نگاه کرد
این کلیپسکس ضربدری دختر چشمهای بکر را در یکی از لباسهای زیر خود جلب کرد ، از حمام خارج شد و به طور تصادفی انگشتانش را بست و در جای خود یخ زد. او به طرز جادویی آنها را در امتداد تیغه های لابیا حمل کرد و لباس زیر را به زانو درآورد. انگشتانش را انداخت و به عمق لبه او نفوذ کرد ، تنفس خود را به شدت افزایش داد و صدای او را لرزید ، خواست که متوقف نشود ، و به عقب نگاه کرد و بررسی کرد که آیا در بسته است.