استپسون بدون اینکه در اتاق پدرش را بکوبد ، رفت و نامادری برهنه من را دید ضربدری یاهو که با یک احمق سرطان به بالا ایستاده است
نامادری دوست داشت برهنه در اتاق خود بنشیند ، در خیابان گرم بود ، اما لباس خواب را به عنوان چیزی داغ نگرفت. هنگامی که قدم زن شوهرش تصمیم گرفت ، تقریباً ، برای رفتن به اتاق خود در حیاط بدون جاده. او چنان هیجان زده بود که همسر برهنه پدرم را برهنه در سرطان نشان داد که یک مجله خواندن را تشکیل می داد ، و پدرش در تلویزیون نشسته بود ضربدری یاهو و آن را تماشا می کرد. پسر دهان خود را باز کرد و زن جوان را برهنه کرد.