به طرز جسورانه ای در خط مقدم یک سبزه با فر و گلف ضربدری مامان غرق شد ، در تمام چهارچهارها و gundosila با صدای بلند ایستاد
وقتی که یکی از اعضای گروه هال با جسارت وارد جبهه خیس شد ، زانو زد ، صندلی عقب را لرزاند و بدنش را لیس زد ، یک سبزه با صدای ناله بلند ضربدری مامان پوشید. همه اینها با رقص های منظم شروع شد ، در دیسکو مستی دیروز ، من به تنهایی به سمت آن رفتم و پیشنهاد کردم آخر عصر را در خانه اش بگذرانم. که سرش فقط با سرش آمده بود ، و بدون اینکه نامی از او بپرسد ، تاکسی را به گیرنده یاد شده زنگ زد ، پس از ورود آنها قدرت کافی برای رفتن به کلبه و خوابیدن داشتند ، سپس خوب بخوابید و امروز صبح.