او وارونه آویزان شد و شروع به چیدن سبد گرم روی بیدمشک من ضربدری خفن کرد
استاد با ریش ، هنوز هم sadyuga ، مرد فقیر وارونه بر ضربدری خفن روی زنجیر آویزان شد و به آرامی موم ذوب شده را از روی گربه اش از بالا آویزان کرد ، حالا برای لحظه ای تصور کنید که چقدر درد آن را بر روی پوست لطیف یک مکان بسیار حساس دارد. من نمی فهمم که چگونه او این قدرت را داشت که فریاد نکشید و یا از آن جدا شود ، حتی اگر او ممکن است وقت ما را در آگاهی تلف کند.