در ریخته گری ، او باعث ناراحتی دختر در گلو شد و با یک ضربدریسکس انگشتر به دستگاه گوارش رسید.
یک موجود زیبا تصمیم گرفت تا در تجارت جدیدی که انجام داد ، خود را در جهتی جدید امتحان کند و شغل فروشنده در یک غرفه چک های بدی بود و او ارزش اتلاف وقت زندگی را ندارد. طبق شایعات موجود در این کار ، ضربدریسکس جایی که او آن را ارزیابی کرده است ، نه ذهن بلکه شکل بدن و توانایی به درستی نشان دادن خود در نقش خدایان است. بنابراین ، پس از آمدن به بازیگران ، آنها از گلو به او فریباژ خسته شدند و کمی از آن عبور کردند.