این مأمور پلیس سکی ضربدری مظنون را با چوب به دور رول ها ارسال کرد به طوری که او اعتراف کرد و سعی کرد یک آلت تناسلی کوچک را داخل مقعد بگذارد
او مظنون را برای بازجویی احضار كرد و تصمیم گرفت از وی در مورد چهره سخت بازجویی كند. به طرز سرسختی یک چوب چوبی به او پرتاب کرد به طوری که همه افراد دخیل در سرقت یک فروشگاه مشروب فروشی را قلدری و عصبانیت کرد. در حالی که با شلوار مخلوط شده با سرطان روی میز ایستاده بود ، وی تصمیم گرفت یک خروس را در سرطان بگذارد ، اما متأسفانه مقعد آنقدر شدید منقبض شد و تمایلی به تمیز کردن نداشت ، که ارگان حتی قادر به داخل شدن نبود ، مهم نیست که مرد چگونه تلاش کند. مجبور شدم یک احمق در دهانم و یک معاون رئیس جمهور بر روی صورتم بگذارم ، سپس او را در یک سیاه چال قرار دهم و گشت زدم تا اینکه به آدرس خود مراجعه کردند که وی به بقیه سکی ضربدری شرکت گفت.