ماسون پیر یک نوار چسبان دیده بود ، با نشستن بر روی لولایی ، نوشابه آبجو می ضربدری یاهو خورد و در بیدمشک گرم می خورد
ساختمان در حال اتمام کار مرمت در طبقه دوم خانه آینده بود و او نوه ای را به همراه چند قوطی آبجو برای او به ارمغان آورد ، که به او رسیده بود ، رسیده بود ، خواست تا خودش لباس خود را برپا کند و تقریبا جلوی پدرش سوزانده شد. به زودی لباس خود را پرتاب کرد و وانمود کرد که بایستد و با پدربزرگش صحبت کند ، و به محض ناپدید شدن از افق ، او دوباره به باد ضربدری یاهو پرید و روحیه ای برهنه در مقابل او باز کرد ، فشار بلافاصله پرید و عضوی را کشید ، شلندرا شروع کرد و شروع به خزیدن کرد.