بلوز شوخی شورت خود را کشید و هود چروکیده ضربدری باجناقها را به دو مرد نشان داد که او را در ایستگاه اتوبوس بردند
شوخی در ایستگاه زیر سقف ایستاده بود ، در خیابان در حال ریزش بود و منتظر اتوبوس او بود با دقت ، اما ناگهان کادیلاک نقره متوقف شد و مرد از پنجره از او پرسید ، عشق من برای آوردن او ؟! که سرش را با خوشحالی تکان داد و برای دو نفر در یک چرخ دستی سوار پرش شد ، هنوز هم بهتر از فشار با گروهی از مردم در یک ضربدری باجناقها مینی بوس شلوغ. بنابراین آنها او را به مکان خود دعوت کردند ، بنابراین نقش شرکت کنندگان در مسابقه خانم را انتخاب کردند و کاملاً با شکل های او مطابقت دارد.