او برای تبریک سال نو به آنجا ضربدریسکس رفت و معلم آن را با خوشحالی تمرین کرد که کتش گلویش را کوتاه کرد
این دانش آموز ، با تشکر از عشق به مربی خود ، تصمیم گرفت که کریسمس را به او تبریک گفته و نوع مزخرفاتی را که آنها بر روی تپه انداختند به او هدیه کند. به طور خلاصه ، او صبر کرد و بدون تردید در لبان ، زبان ضربدریسکس خود را در دهان آویزان کرد و سپس مهبل را از طریق برجستگی گرفت. از هیجان تقریباً او را از گردن گرفت و وانمود کرد که ادرار در الاغ از آلت وجود دارد.