منشی داغ با عینک های صیقلی شده با زبانش و با ولوهای نرم داستانسکس ضربدری خود از روی محافظ می پرید
وزیر امور خارجه به ویلای رئیس جمهور آمد ، اما او این کار را از کار خارج کرد و به او گفت که شما می توانید با هر کاری سرگرم شوید ، تمام آنچه من دارم مال شماست ، مثل این عبارتی که در ابتدا از آن خانم محافظت می کرد اما من چیزهای کوچک زندگی را فراموش کرده ام ، بنابراین زن در باغ استراحت کرد ، داستانسکس ضربدری جایی که بوی گل سرخ. من تصمیم گرفتم به تنهایی از این مرکز مراقبت کنم ، بدون آنکه بدانم دوربین های امنیتی در همه جا وجود دارد و نگهبان از نزدیک او را تماشا می کند. یکی از خوش تیپ های مرد به دلیل چاقوهای چاق که در کالسکه ای در این نزدیکی نشسته بود ، به سرعت دختر را جلوی خودارضایی متوقف کرد. من به عنوان یک تهدید به او نگاه کردم و می خواستم از یک ترفند دفاعی استفاده کنم ، همانطور که من کاراته بازی کردم ، اما در زمان مناسب متوقف شدم و دلیل این رفتار را از طرف گارد کشف کردم و از او در مقابل دیگران تشکر کردم که همین امر باعث شد او به آرامی از یلدا بازی کند و پرش کند.