ماساژور نگاهی به کردن ضربدری دامن رئیس جمهور انداخت و با وحشت فریاد زد: چرا بچه را تراشیدی؟
وی پس از رسیدن به دفتر رئیس خود ، اولین ماساژ درمانی را از یک شرکت کوچک دریافت کرد و یک خانم خسته را با کردن ضربدری مادربزرگهای بزرگ دید. او بلافاصله شروع به دادن ماساژ راحت شانه به او کرد ، بنابراین او شل شد و سپس آن را روی مبل گذاشت. اما وقتی او از زیر کنجکاوی زیر دامن را نگاه کرد ، اظهار نظر خود را در مورد گوسفندان روی گلدان با وحشت حفظ نکرد.