او همسر برادرش را در حمام ضربدری مامان با دیلو در گربه خود یافت و به نرمی از چشمه تا کلیتوریس ناله کرد.
برای شستن صورتم به حمام رفتم ، ناله نرم پشت پرده را شنیدم و پرسیدم اینجا کجاست؟ در پاسخ به سکوت و بعد از چند ثانیه پرده به عقب هل داده شد و باز شد ، همسر در یک ظرف غذا برای برادر خود ضربدری مامان ایستاده و قوطی را برای آب دادن دوش در بیدمشک خم می کند. او به زیبایی لبخند زد ، دوربین را روشن کرد و شروع به عکسبرداری از خودم کرد ، اما وی در خاطر نبود ، در آغوش پلاستیکی در واژن عرق می کند.
