بلوند در خال کوبی همراه طاس ، کلاه خود را فیلم داستانی ضربدری روی تراشه با زبان خود داد
یک بلوند در حیاط خلوت همکارش افتاد. من روی مبل فیلم داستانی ضربدری نشستم و پرسیدم آیا شما می خواهید به دوست من نشان دهید ، من امروز پرواز کردم ، آن را شستم ، و اکنون این زبان شما آماده است. مرد به او نگاه کرد و او را گیج کرد ، به دامن خود نزدیک شد و آن را به بالا بالا برد و به او نگاه کرد ، بدون شلوار و کیک شیرین با کلیتوریس مرطوب.