اوستایی الاغ لاغر را که از کنار شورت او کنار می رود ، از جنون خود بیرون می کشد ، زیرا همزمان با ضربدری فامیلی پیامک های متنی با مادرش در همکلاسی ها می نویسد
خانم من شلوار و پیراهنی را روی تخت می پوشاند و با مادرش در شبکه اجتماعی همکارانش ارتباط برقرار می کند و به سؤالات وی پاسخ می دهد مانند زندگی عادی ، پول کافی وجود دارد و نیازی به ارسال نیمی از خوک کوچک از روستا نیست ، حاوی یخچال کوچک است که در آن قرار خواهید داد. در حال حاضر ، مردی از اوستی در پشت خزیده ، و او شروع به زندگی با او می کند ، اما او هنوز به اقوام خود نرسیده است ، بنابراین وقتی دختر متوجه شد که انتهای او اکنون ضربدری فامیلی به الاغ نفوذ کرده است ، با عجله شروع به خداحافظی از مادرم کرد و او را رها نکرد و بیشتر درخواست کرد. کمی صحبت کنید ، چون دلم برایتان تنگ شده است. بنابراین مجبور شدم برای خودم بی پروا باشم ، گرچه زن در حین تماس او را نمی دید ، اما در آن لحظه مادا از مقعد وارد گرگنی شد ، رکتوم را دراز کرد و لوله را به عمق فشار داد.