عزیزم را مکید ، من در گلو فرو می برم و سعی می کنم مرا روی دیک من بریزم فیلم داستانی ضربدری
این دختر با یک پیرمرد همسان شد و گربه ها با انگشتانش شکسته شد و او ناگهان پیشنهاد داد که برای ملاقاتش با او تماس بگیریم ، زیرا نزدیک بود و موافقت کرد ، به خصوص که مادر و پدرم در خانه نبودند. زنگ در زنگ زد و یک مرد سرخ در آستان ایستاده بود و در ابتدا با توجه به ماهیت جنسی شروع به بی پروا کرد. اما او منتظر این بود ، زیرا او بلافاصله با او صحبت كرد كه دوست فیلم داستانی ضربدری دارد بر جوجه ها مسلط شود ، به خصوص در زمان انزال ، با وحشت او ضرب و شتم گلوی دختران جوان را گرفت.