همسر در زمان ضربدری باحال اشتباه به خانه رفت و یک پرستار بچه را پیدا کرد که با انگشت شوهرش در حال پرواز بود و بدون شورت در حال پرواز بود
پرستار بچه هنگامی که او برای تمیز کردن آن آمد ، اغوا شد و او را روی نیمکت دراز کشید و اسلحه های محکم در دست داشت و جلوی زن جوان پنهان نبود. البته او نتوانست مقاومت کند و در کنارش نشست ، بنابراین دست او را گرفت و عضو را در آن قرار داد. به آرامی دختر شروع به پخش کلاه وانکا کرد تا لباسش را پوشانده و او را عقب بیندازد ، به عبارت دیگر او فقط استمناء شد ، اما این برای مرد کافی نبود ، بنابراین او شروع کرد که سر خود را روی یک خفاش می گذارد تا اینکه دهانش به یک خروس سخت برخورد کرد ، در آن لحظه همسرش ضربدری باحال به خانه آمد و آنها را شلیک کرد.