او به همراه مادربزرگ ضربدری داستان خود زندگی می کند و شبها در حمام توسط نور شمع بسته می شود ، شروع به لرزیدن نامناسب می کند.
او به همراه مادربزرگ خود در ضربدری داستان روستاها زندگی می کند و مطمئناً شما نمی توانید با یک مستمری زیاد زندگی کنید ، و بیشتر یک دختر برای یک زندگی خوب به چیزهای زیادی احتیاج دارد. اما او ناامید نشده بود و به عنوان خدمتکار شیر در مزرعه کار می کرد ، میله های گاوها را پیچانده بود ، شب خود را در حمام قفل می کرد و از یک فضای رمانتیک در اتاق قاتل لذت می برد. او یک دیلدو را از قفل مخفی ، پین خودش بیرون می آورد ، پولش را به دست می آورد و کنترل توزیع توزیع کنندگان را از قفل نیمه شب شروع می کند.