یک پرستار بچه جوان که منتظر ترک همسر استاد است ، کارفرمای ضربدری داستان خود را فریب داد
یک جوان حیله گر نیمه روز در حال چرخش در خانه ای عجیب بود و وانمود می کرد تمیز کردن طولانی است و وقتی کاردار پرواز آماده شد ، به دفتر رفت و شوهرش را تنها گذاشت. سپس از اعتماد به نفس خود بهره برد و دستانش را به ضربدری داستان سینه دختر گرفت. آلت تناسلی مرد با هیجان بی رحمانه لرزید و از پرواز صعود کرد و یک نگاه به دختر شیرین نگاه کرد و خواستار تکه ای از پای او شد.