یک شیاطین که با عصبانیت مکرر از عصبانیت دختری بر روی داستانسکس ضربدری عضو خشمگین شد ، عصبانی شد
این دختر چندین بار پشت سر هم به پایان رسید ، مثل اینکه یک دیو به او نفوذ کرده و شروع به کنترل او کرده است ، احساس کرد که او او را کف نمی زند ، اما او بود. بنابراین ، هر بار که تغییر تغییر می کرد ، مرد بر او قدرت می گرفت ، اما متأسفانه او در حالت سرخوشی قرار داشت و اجازه نمی داد که خونش به داستانسکس ضربدری یکی از اعضا بچرخد. در پایان ، دختر کاملاً خسته شد ، با بیدمشک تخم مرغ هایش را خرد کرد و آن را روی آلت تناسلی خود محکم گذاشت.