وای خدای من ، چطور به من خجالت زده شد ، بیمار سینه های سینه اش را با دستش پوشانده بود فیلم ضربدری ، و پزشک گربه و پاهای او را پاره می کرد
پزشک دختر خجالتی را روی مبل معاینه کرد که نمی خواست دامن خود را برداشته و مدام سینه هایش را با دست می پوشاند. سپس کشاورز تصمیم گرفت همه کارها را به سرعت و ریشه ای انجام دهد و تغییر به فیلم ضربدری سمت بهتر. او به طرز ناخوشایندی دامن خود را کشید و شورت خود را به سمت آن سوق داد ، با لبهایش به کلاه خود خیره شد ، سپس بلافاصله عصبانی شد تا اینکه به او اجازه داد تا پایش را بکشد تا با او جفت شود.