شخص سکی ضربدری به آرامی پشت دایانا را نوازش می کند و به آرامی او را آستین می کند ، لیس صورتی را لیس می زند و یک عضو را در سینه پخته می کند
دود با یک مرغ در باغ آشنا شد ، او را با نوسان سوار کرد و عاشق یک زن ساز شد و او را به مرغ دریایی دعوت کرد. او لولهها و خلاء شادی را برای خر خر کرد. پس از مراجعه به او ، دختر از شکایت از کمردرد شروع کرد ، پسر به او ماساژ آرامش بخش داد و تمام مدتی که او با سکی ضربدری دقت لباس زیرش را پوشید ، و هنگامی که روی پشتش خزید ، به طور تصادفی عضوی را در مقابل شورت خود قرار داد و به صدای تنفس عصبی او گوش داد.