وارد مهبل شد و نفس از قبل دزدیده شد و او ضربدری خانوادگی مانند خرگوش با او رابطه جنسی برقرار کرد و سر خود را با یک چیز کوچک کتک زد
مردی با پیراهن طرح دار به اردوگاه تابستان آمد تا به عنوان مشاور مشغول به کار شود و در آنجا با یک مشاور ضربدری خانوادگی دیگر شب و یا ناهار ملاقات کرد و هر روز رابطه جنسی داشتند. شخصی در مورد آن شنید و تصمیم به دنبال کردن آن گرفت و تلفن همراه را با دوربین روی میزهای کنار تختخواب کنار تختخواب ، جایی که در آنجا رابطه جنسی داشتند ، گذاشت. او آنقدر سریع وارد آن شد که نفس آن مرد برای لحظه ای متوقف شد.