بردون درباره یك باشگاه سکی ضربدری شب اظهار نظر كرد و از او خواست كه با لباس زیر خود رقص كند
به نظر می رسید یک گوز پیر به جرم زده بود و شروع به جمع کردن پول می کرد که از او می خواست برای او رقص کند ، اما وقتی دختر شروع به چرخش کرد انگار که او در حال رقصیدن است ، دو طرف مانند کرم دور یک قطب به نظر سکی ضربدری می رسند. او خندید و انگشت خود را به یاد آورد تا مبادا شاهزاده خانم جذاب را مورد اهانت قرار دهد ، از این سخنان تشکر کرد و دویست نفر را انداخت که بلافاصله در سینه بند او ناپدید شد.