دختر اسرارآمیز مدت طولانی به ضربدری جدید صفحه نمایش نگاه کرد ، بی صدا بلند شد و شروع به پوشیدن کرد و در معرض سینه بارور خود قرار داد.
یک سبزه باریک مدت طولانی در گپ زدن منتظر ماند ، وقتی تعداد بیشتری از مردم به دیدن او آمدند اما منتظر ماندند ، اما آنها به سادگی در سکوت ایستادند و به آستر زدند. در سه دقیقه بعدی ، او به سمت بالا رفت ، جایی که دو سینه زیبا به یکدیگر منتقل شده بودند ، هنگامی که او با مالیدن کلاه ضربدری جدید با انگشتان خود دوید ، سکه ها افتادند و سرانجام شانس به چهره او رسید.