دستانش را داخل واژن شکسته پسرش کرد و لرزید ، الاغ او مانند ضربدری مامان یک مهره چسبیده است
دو دوست پسر بعد از فارغ التحصیلی پنج سال با هم ملاقات کردند ، آنها کمی نوشیدند و شروع به یادآوری همه کارهایی کردند که در سالهای دانشجویی انجام دادند. وقتی همه تا انتها تمام شدند ، از گذشته به کار خود روی آوردند ، کسی که مشتش را خیلی بد دوست داشت ، شورت خود را درآورد ، با سرطان ضربدری مامان ایستاد و پشتش. او از من خواست كه هر كاري را كه قبلاً انجام دادم تكرار كنم ، كارمند دست را با بزاق خود مرطوب كرد و با دقت شروع به سوراخ هاي عميق در رحم كرد.