با چشمی که در اتاق قفل خالی از هر چیزی قرار گرفته است ، از شوهرش می خواهد که خروس ضربدری جدید خود را بخورد
وی خیانت به همسر پیر خود را به رسمیت شناخت و تمام چیزهایی را كه برای او خریداری كرد ، گرفت ، لباس هایش را برداشته و شروع به بیرون آوردن از خانه كرد. او احساس خجالتی می کند و چگونه همه بندگان او را مورد تمسخر قرار دادند در حالی که او نسبت به آنها بی ادب بود و عوضی ماند. روی زانوهایم افتادم و از او ضربدری جدید آمرزش طلب آمرزش کردم ، یک لیوان از گونه اش را در دهانش جویدم.