مردی که در سوچی در حال استراحت بود ، یک خروس را جلوی ضربدری خفن یک بلوند گرفت و از او خواست که مشاعره را نشان دهد
زنی با انبارهای ضربدری خفن بالغ در حال قدم زدن در پارک یک خانه بزرگ سوچی بود. من صاحب ، یا شاید فقط یک مسافر را دیدم ، پشت ماشین ایستاد و دستش را کشید. وقتی خانم نزدیک شد ، خانم فهمید که در آنجا چه می کند ، و او با ترساندن چهره با شانیا که در دستش ایستاده بود ، ترسیده بود ، چوب را در دست گرفت و شروع به مکیدن کرد و دو نفر از هیچ جا بیرون نیامد.