کارگران مهاجر اواخر شب ضربدری باجناق ها به کلبه های غریبه هجوم آوردند و او را از آنها دلسرد کردند
دو کارگر مهاجر ، یک فرد بالغ و یک جوان ، تحت فرمان او ، آپارتمان را کوبیدند و از قبل دانستند که این دختر تنها است ، زیرا یک هفته او را رصد می کردند. یک ضربدری باجناق ها دانش آموز ساده لوح به محض شنیدن اینکه او روی قفل های CC کار می کند ، در را باز کرد و نیاز به نشت داخلی در زیر حمام داشت. به محض اینکه اجازه ورود آنها را داد ، بلافاصله پشیمان شد ، به شترها حمله کرد و شروع به آشفتگی کرد.