او یک دیو را ضربدری واقعی در آغوش خود برداشت ، آنها را به صورت نیمه در اتاق عقب پیچید و شانیا را در باد غرق کرد
شیاطین کوچک در یکی از مغازه ها به سرقت الکل دستگیر شد و یک نگهبان او را به اتاق پشت سر برد تا قبل از رسیدن پلیس او را به یک لوله وصل کند. اما از آنجا که او به طور غیرقانونی در اینجا بود ، از قزاقستان برای کار به آنجا آمد ، اجازه رفتن به پلیس را نداد ، در غیر این صورت با ممنوعیت ورود به زندگی به آنجا تبعید شد. او شروع به معرفی رابطه جنسی با او کرد ، سپس دهقان تصمیم گرفت به ژرف اندیشی فکر کند ، و به بدن کوچک خود نگاه کرد ، بنابراین تصمیم گرفت ، و چرا اینطور نیست؟ راننده لوله در یک لانه کوچک بین پاها ضربدری واقعی گیر کرده است.