Rusk حتی یک کلمه خوش آمدید به دوست دختر خود نگفت و شروع به لیسیدن مقعد خود را درست در راهرو ضربدری یاهو کرد
دستگاه خرد کننده سیاه و سفید هیچ وقت برای ورود و دریافت کارامل خود نداشت و او آن را بدون فرو رفتن و گودبرداری در مقعد با زبان خود می دید و او را از حرص و طمع ، لیس ترکش را می دید. او در بهشت هفتم خوشحال بود ، به خصوص پس ضربدری یاهو از رسیدن به ارگاسم ، اما شادی طولانی نبود ، زیرا در عوض از او خواسته لیسیدن چشم سیاه و شکلات خود را ، دختر از این درخواست راضی نبود.