یک دختر نوجوان وحشت زده به طور تصادفی با گذاشتن دست خود بر روی تخم مرغ ، شوهر خود را sexضربدری می کشد
در اوایل صبح ، هنگام نوشیدن قهوه در آشپزخانه ، دختر صدای بسیار ترسناک شنید ، از ترس ، شوهر پدرش را صدا کرد و وارد شد. او به مرد گفت sexضربدری آنچه را شنید ، خندید و دوباره به او اطمینان داد و دست خود را بر پیرمرد خود گذاشت. سپس چشمانشان روبرو شد و بلافاصله بالا رفت تا یک مگس را شل کنیم.