مغازه دار یک دزد جوان و مادربزرگ پیرش فیلمهای ضربدری را لوس می کند
دختر جوان توسط یک نگهبان در یک مغازه سرقت دستگیر شد که بلافاصله دزد را به اتاق ابزار برد و تهدید کرد که با پلیس تماس خواهد گرفت. کودک از رفتن به زندان بسیار می ترسد ، از منشی فروشگاه می خواهد مادربزرگ خود را که همچنان در انتخاب خریدها قرار دارد نجات دهد. مادربزرگ بزرگ شده به سرعت متوجه می شود که چگونه می توانید از اوضاع خارج شوید ، و این پسران را به او پیشنهاد دادند که فوراً به آنها عشق بورزند. مرد این پیشنهاد را رد نکرد و وقتی روسپی را با سرطان قرار داد ، باید مادربزرگ و مادربزرگ دزد فیلمهای ضربدری خود را لعنت کرد ، زیرا در فینال جریانی از اسپرم تست را بر روی صورت خود پاشیده است.