یا شاید لازم نباشد ، نه ، عزیزم ، او حالا اشتباه کرد ، تکرار ضربدری داستان کرد و مدیر موسسه آموزشی به طور خطرناکی دهان خود را چسباند.
دختر مدیر دانشگاه چندین همسر را گرفت و معلمان از طرف وی از او شکایت کردند. به محض ورود به خانه ، دختری را پیدا کرد که با چهره ای معصوم روی مبل خوابیده بود. مانند ، من کاری نکرده ام ، باید برای آن مجازات می شوم ، اما بعد از گوش دادن به جلد ، تقریباً جلوی او نشسته و پاره شد و بخشش را طلب کرد ، اما شما مجدداً جلد آن را نمی گذرانید. او شلوار خود را باز کرده و سعی می کند کمربند را برای مجازات بکشد ، اما ناگهان شلوار او افتاد و تمام خانواده بیرون رفتند ، و در اینجا دختر بدخیم بلافاصله دندان های خود را به سمت سمت راست آلت تناسلی ضربدری داستان خود می کند و به سمت دندان هایش فریاد می زند ، و شاید بتواند به نوعی از این موقعیت خارج شود.