او احمق احمقانه ای بر روی سرطان در خوابگاه گذاشت و زمینه را در تخم های سخت در مهبل محکم با لبی که ضربدری سک خرد کرده بود پر کرد.
یک دانش آموز ساده لوح به عطش در یک مهمانی با دانش آموزان مسن تر رفت و صبح ، او در یک سرطان پسر با صدای بلند و "خوابگاه" بر روی تخت ایستاد ، از عروسک نفوذ شده گرفته تا بیدمشک گربه اش. اگرچه او ضربدری سک برای دومین بار در زندگی خود جمع شده بود و عضو شریک زندگی او چندین برابر کوچکتر بود ، اما نمی فهمد چه فریاد بکشید یا ضخامت یا طول آلت تناسلی مرد.