او به طرز ماهرانه پارتی ضربدری ای در نیمه شب در محفظه مسافر ، زیر نور یک تلفن همراه روی تربچه کار می کند
این قهرمان ظاهر دهقانی موافقت کرد که شخصی با تابعیت قفقازی سوار شود. در پایان سفر ، من او را به جنگلهای یک محوطه ساخت و ساز متروکه منتقل کردم و شلوار او را درآوردم. تلفن را روشن کرد و اجازه داد چهره اش با لامپ روشن شود. با اکراه ، او در لگن فرو رفت و مرد در صندلی خم شد. کابین سوار شد ، در حفره پارتی ضربدری دهان موج زد. دقیقاً سه دقیقه بعد ، او در جای خود منجمد شد و فهمید که فوران مجرای ادرار در حال خاموش شدن گلو است.