و این بانوی غافلگیرکننده به داستان سکس ضربدری با خواهرم یک شاهد غیرمستقیم برای مخاطبان عمومی نویسنده و دانشجو تبدیل شد
این زن در یک صندلی نشسته بود و داستان سکس ضربدری با خواهرم در مقابل جمعیت زیادی مقابل هانا خارهایش شاهد بود که به سمت سینه دخترک کوچکی که دامن خود را کمی بلند پوشیده بود ، می رود. چشمان او به آرامی بلند شد تا به اندام اصلی نگاه کند. او یک نویسنده ظریف در ژاکت و کراوات بود و هیچ اشارهای به آنچه که در زیر اتفاق می افتد نبود ، به بیرون پنجره نگاه کرد و گاهی اوقات به زن جوانی که می خواست ماشینش را سوار کند ، نگاه کرد. او مقاربت را تماشا می کرد ، به خواب می سوزاند و وقتی مرد یکی را تمام کرد ، به سمت محل شخصی که در حال تماشای و پر کردن گله در دهانش بود ، نقل مکان کرد.